عباس آخوندی که مدتی است جای خود را به محمد اسلامی در وزارات راه و شهرسازی داده است طی نامه ای در دوران وزارتش، سیاست کوباندن و ساختن مسکن را سیاستی اشتباه قلمداد کرد و اذعان نمود: این سیاستی است که هیچگاه آن را نپذیرفتم و حاضر به اجرایش نشدم. وی ضمن اشاره به این که چنین مسئله ای را به ریاست جمهوری نیز یادآور شده است خاطرنشان کرد: در پیش گرفتن چنین راهکاری مشکلی را حل نمی کند و حتی اگر سرمایه هنگفتی را در این بخش بکار گیریم و پس از تخریب صد ها خانه، فرآیند ساخت مسکن را آغاز کنیم، به جز ساخت واحد هایی که ارزش چندانی ندارند کار خاصی نکرده ایم.

آخوندی ادامه داد: زمینی که شهروندان آن را ترک کرده اند جای مناسبی برای زندگی نیست و ساخت واحد های بدقواره در چنین مکانی هرگز کمک کننده نخواهد بود. آخوندی اظهار کرد: برخی گمان می کنند تاریخ یک کشور را می شود به کلی کوبید و همه چیز را از ابتدا بالا برد. به گفته آخوندی این همان اشتباهی است که متجددان وطنی و مارکسیست ها نیز در یک قرن و نیم گذشته مرتکب شدند. آخوندی ضمن اشاره به این که ساخت یک ایران نوین برای بار دیگر امری نشدنی است اظهار کرد: ایران در عمل بر تمدن و فرهنگی دلالت دارد که مردمانش حس تعلق و وابستگی بدان دارند و تاریخشان را در ماناترین بخش ذهنشان ثبت کرده اند. وزیر اسبق راه و شهرسازی گفت ایران را می شود با اتکا به داشته های معنوی و مادی گذشته و آنچه در حال حاضر از آن بهره مند است مورد بازآفرینی قرار داد و به سمت آینده هدایت کرد.

آخوندی در ادامه این نامه به وضعیت مسکن اشاره نمود و این طور گفت: در این نوشتار معیار هایی را عنوان خواهم کرد با این هدف که خوانندگان بتوانند به ارزیابی سیاست های اتخاذی در زمینه مسکن اهتمام ورزند. به گفته عباس آخوندی آنچه یک سیاستمدار می بایست در همان ابتدای کار بدان واقف باشد انجام کار هایی است که نباید، در واقع یک سیاستمدار باید بداند فاصله گرفتن از چه کار هایی ضروری است و دور چه اقداماتی را باید خطی قرمز کشید. آخوندی افزود: این که سیاستمدار بداند و آگاه باشد چه کار هایی نیاز به پیاده سازی ندارد اگر نگوییم از دانستن این که مهم ترین کار ها کدامند، واجب تر است، هرگز کم اهمیت تر هم نیست..

وزیر سابق راه و شهرسازی در ادامه این نامه این طور نوشت: در این مدت متوجه شدم شهر ها و محله هایی که در آن زندگی می کنیم سازمان هایی هستند اجتماعی که ساکنان  به آن ها حس تعلق و وابستگی دارند. از آن جا که مردم به مکان زندگی شان حس تملک و مالکیت دارند از این رو نمی توان به سادگی آن ها را از محل زندگی شان بیرون کرد و به محل دیگری هدایت نمود. در کنار همه این ها تخریب و کوباندن حجم بالایی از ساختمان علاوه بر این که کار هزینه بری است زمانبر نیز شناخته می شود و به اختصاص زمان زیادی نیاز دارد. به گفته آخوندی وقتی دولتی در این راستا گام بر می دارد به واقع مردم را گرفتار یک فرآیند طولانی و بی ثمر ساخته است. آخوندی ادامه داد: من با سیاست کوباندن و ساختن مشکل دارم حرف من این است: باد مسکن را فقط باید ساخت، به این کار می گویند بازآفرینی شهری.

آخوندی در این نامه به عنوان دومین موردی که بدان واقف است و در خلال سال ها فعالیت به عنوان تجربه کسب نموده است اذعان نمود: مداخله دولت در زمینه مسکن نه تنها راه گشا نیست بلکه دردسرساز هم هست. تلاش های دولت در بخش مسکن با عواقب بدی همراه خواهد بود و نتایج نامطلوب زیادی را رقم خواهد زد. آخوندی این طور ادامه داد: شاید نخستین اقدامات دولت در این راستا ستودنی و راضی کننده به نظر برسد اما کمی که بگذرد نتایج اصلی نمود پیدا می کنند و نامناسب بودن عواقب به خوبی خود را نشان می دهند.به گفته آخوندی این ادعا را از بررسی مداخلات دولت پس از جنگ جهانی دوم می توان متوجه شد چرا که آن ها نیز هزینه های زیادی را کنار گذاشتند بلکه بتوانند آن چه خراب شده بود را مجددا بازآفرینی کنند، از این رو آن که هرگز نباید مقاومتش را از دست دهد سیاست گذار مسکن است. به گفته آخوندی برای خلق نتیجه ای متفاوت می بایست به طور غیرمستقیم وارد شد و با کمک گرفتن از نهاد هایی همچون نظام های بانکی شرایطی را فراهم ساخت که هم سازنده بتواند به ایفای نقش بپردازد و هم خریدار به تأمین مسکن فکر کند. به گفته آخوندی انجام این کار در گرو توجهات ویژه دولت و رئیس مربوطه است.

آخوندی نکته سوم را این طور تشریح کرد: احداث واحد های مسکونی در کلانشهر ها و شهر های بزرگ با مشکلات و محدودیت های زیادی دست به گریبان است و و اگر ساخت مسکن بدون توجه به این محدودیت ها در شهر های کلان اتفاق بیفتد، امکان زیست پذیری ضعیفی که در شرایط فعلی  وجود دارد نیز از بین خواهد رفت. آخوندی از این که بیشتر کلانشهر های ایران با چنین مشکلی دست به گریبان هستند اظهار ناراحتی کرد و اذعان نمود: مهم ترین راهی که می توان در پیش گرفت این است که ظرفیت های پنهان را بشناسیم و به بحث توان افزایی در این قسمت اهتمام ورزیم. وی این طور صحبت هایش را ادامه داد: در صورتی می توان با موفقیت در شهر های کلان ساخت واحد های مسکونی را پیاده سازی کرد که به تمام شرایط زیست محیطی از آب و هوا و زمین گرفته تا محدودیت های زیستی همچون شرایط فرهنگی، اقتصادی و محدودیت های اقلیمی توجه ویژه داشته باشیم. به گفته آخوندی اگر بی توجه به این محدودیت ها ساخت مسکن استارت بخورد امکان تغییر ظرفیت سکونت پذیری شهری چون تهران وجود نخواهد داشت.

آخوندی ادامه داد: یک سیاست گذار باید بتواند مرز علایق شخصی و منافع عمومی را تشخیص دهد و در راهی گام بردارد که باید.

وزیر اسبق راه و شهرسازی به عنوان چهارمین نکته به این مورد اشاره کرد: تنها با کوباندن و ساختن نیست که می توان ظرفیت کلانشهر ها را افزایش داد بلکه روش های مناسب تری هم برای انجام این کار وجود دارد. وی افزود: در این مسیر می توان به راهکار توسعه شهری مبتنی بر حمل و نقل عمومی و عمدتا ریلی که به اختصار TOD خوانده می شود متوسل گردید. به گفته آخوندی این سیاست، افزایش ظرفیت پذیری کلانشهر ها را بدون لحاظ کردن سیاست های خودرو محوری و توسعه سطحی دنبال می کند. آخوندی این طور گفت: سیاست مزبور در شورای عالی شهرسازی و معماری کشور تصویب شده و تحت نام سیاست ریل پایه مورد استفاده قرار می گیرد. وی کانون توسعه شهری در بسیاری از شهر ها مانند اهواز، تهران و قزوین را تحت نام ایستگاه های راه آهن معرفی کرد و اذعان نمود: در تهران تلاش هایی صورت گرفت بلکه بتوان از تجربیات فرانسوی ها در این مسیر استفاده کرد و نیازی به ابداع چرخ چاه از ابتدا نباشد.

وزیر سابق راه و شهر به عنوان نکته پنجم گفت: در همه جای دنیا نیاز به مسکن در یک کلانشهر را ضرورتا در همان شهر پاسخ نمی دهند و در وهله اول به نحوه پراکندگی جمعیت در کشور توجه می کنند.به گفته آخوندی حومه شهر ها از دیگر قسمت هایی است که در دیگر کشور ها به وفور مورد توجه قرار می گیرد و سعی می کنند کیفیت زندگی را در چنین مکان هایی به طور پیوسته افزایش دهند. آخوندی اظهار کرد: در صورتی می توان به حاشیه شهر ها برای ساخت واحد های مسکونی توجه کرد که حمل و نقل ریلی حومه ای در دستور کار قرار بگیرد و در این راستا تلاش هایی انجام شود. وی اقدامات وزارتخانه در جهت توسعه حمل و نقل ریلی حومه ای را حاصل همین امر خواند و اظهار کرد: ایجاد شرکت راه آهن حومه در برنامه ششم نیز هدفی مشابه را دنبال می کند. به گفته آخوندی جمعیت تهران ۸٫۷ میلیون نفر است و با لحاظ کردن افرادی که در حومه زندگی می کنند این رقم به ۱۳٫۵ میلیون نفر می رسد که تهران را با مشکلات عدیدی چون آلودگی، ترافیک های شدید و البته مسکن همراه می سازد. چنانچه قرار باشد ظرفیت پذیری این شهر را افزایش دهیم و بر جمعیت آن دو میلیون نفر بیفزاییم در واقعیت چه اتفاقی می افتد؟ ایشان در پایان صحبت هایشان بار دیگر تأکید کردند سیاست گذار باید پیش از آن که به انجام کاری دست بزند تمام جوانب را به خوبی بسنجد و دوراندیش باشد و این همان چیزی است که چنین فردی را از دیگری که تنها به دنبال منافع خودش است متمایز می سازد.

تصویر نامه عباس آخوندی به عنوان وزیر سابق راه و شهرسازی در ادامه آمده است که در تاریخ ۲۱ آذرماه سال گذشته به رشته تحریر در آمده است.

آخوندی: سیاست کوباندن و ساختن را قبول ندارم

  • منبع خبر : تی نیوز