زمانی که پای مسکن به میان می آید و در خصوص این واژه بحث می شود دو چشم انداز کلی مدنظر است. نخست این که منزل نیازی است اساسی و به عنوان سرپناهی برای زندگی قلمداد می شود و دوم این که محل قرارگیری این سرپناه و این که مسکن در چه منطقه ای احداث شود از دیگر عوامل اثرگذار بر رفاه و آرامش ساکنان آن است.

ایجاد محیطی مناسب برای زندگی به شهرسازی نیاز دارد، اگر بیابان برای ساخت مسکن در نظر گرفته شود آن گاه تعریف ما از مسکن دچار مشکل می شود. زمانی که از محل زندگی صحبت می شود منظور تنها محلی نیست که بتوان آن جا زندگی کرد بلکه محیط پیرامونش بسیار مهم است و بر کیفیت زندگی اثر شایانی می گذارد. یکی از مشکلات مطرح در کشور ما در زمینه مسکن نظارت های ضعیف است به طوری که هیچ سیستم نظارتی دقیق و صحیحی در این زمینه وجود ندارد که بتوان به آن دل خوش بود یا روی آن حساب کرد. از دیگر مشکلات موجود کشور در زمینه مسکن می توان به عدم حضور توسعه گران واقعی نام برد، به این معنا که توسعه گران با آن مفهومی که باید در کشور فعالیت ندارد. دولت عنوان کرده است که در مسیر بازسازی بافت های فرسوده از توسعه گر ها حمایت خواهد کرد، این درحالی است که دولت برای نیل به این هدف باید هزینه کند و بودجه ای را به این امر اختصاص دهد. به عبارتی مواردی همچون ارائه زیرساخت های لازم و اعطای وام های مناسب باید بر عهده دولت باشد تا به این واسطه بخش های خصوصی راغب به همکاری در چنین پروژه هایی شوند. زمانی که نام بازسازی بافت های فرسوده به میان می آید مقصود این نیست که یک بلوک را خراب کنیم و جایگزینش را بلوکی دیگر قرار دهیم، این نوسازی باید با دخیل کردن ساکنان در فرآیند بهسازی باشد. این دولت است که در این زمینه می تواند با اقداماتی همچون واگذاری زمین و یا پرداخت تسهیلات ارزان، نگاه ها را به این سو بکشاند و تمایل به بازسازی و موارد این چنینی را افزایش دهد. با توجه به شرایط موجود اقتصادی، بخش های خصوصی تمایلی به سرمایه گذاری در موارد این چنینی ندارند و روش های متداول جذب سرمایه در شرایط فعلی جواب نمی دهد. برای پیشبرد اهداف ساخت، می توان به اختصاص اعتبار با سود های پایین متوسل شد که این امر هم با توجه به مشکلاتی که سر راه بانک هاست شدنی نیست. در حال حاضر نقطه ثقل دولت در بخش مسکن، تحویل خانه به اقشار کم درآمد جامعه است که تحقق این هدف با انجام اقدامات مختلف مانند واگذاری زمین، تهاتر، مشارکت و همچنین مبادله امکان پذیر می شود. برای این که دولت بتواند برای افراد کم بضاعت جامعه خانه ای تهیه کند می بایست از این ابزار ها استفاده نماید. زمانی که رونق حاصل می شود، رشد قیمت ها نیز نمود پیدا می کند، با این حال تهیه مسکن کم درآمد ها می بایست به گونه ای رقم بخورد که این اتفاق رخ ندهد. یکی از راه های کنترل قیمت در بازار مسکن، مدیریت نظام درآمدی شهرداری هاست. یکی از عواملی که به رشد قیمت مسکن دامن زده است تراکم فروشی است و تا آن زمان که شهرداری ها به این فاکتور متوسل شوند و به تراکم فروشی اتکا ورزند رشد قیمت ها ادامه خواهد داشت و سوداگری ها پیوسته افزایش خواهند یافت.

  • منبع خبر : تی نیوز